این مطلب را به دوست خود ارسال کنید

اطلاعات شما نزد سلامت جنسی کامش کاملا محفوظ می باشد

درمان اختلال جنسی ( کامش ) دکتر محمد حسن عبدالی

سرکوب به عنوان یک مکانیسم دفاعی

سرکوب به عنوان یک مکانیسم دفاعی
چکیده این مطلب : انتشار : 1400/09/29 نظر 0 بازدید 2,584

سرکوب عبارت است از مسدود کردن ناخودآگاه احساسات، تکانه ها، خاطرات و افکار ناخوشایند از ذهن خودآگاه شما. هدف از این مکانیسم دفاعی که توسط زیگموند فروید معرفی شد، تلاش برای به حداقل رساندن احساس گناه و اضطراب است.

 

سرکوب چیست؟

 

سرکوب عبارت است از مسدود کردن ناخودآگاه احساسات، تکانه ها، خاطرات و افکار ناخوشایند از ذهن خودآگاه شما. هدف از این مکانیسم دفاعی که توسط زیگموند فروید معرفی شد، تلاش برای به حداقل رساندن احساس گناه و اضطراب است.
با این حال، در حالی که سرکوب ممکن است در ابتدا مؤثر باشد، می تواند منجر به اضطراب بیشتر در مسیر شود. فروید معتقد بود که سرکوب می تواند به پریشانی روانی منجر شود.

 

 

 

سرکوب در مقابل فرونشانی

 

سرکوب اغلب با فرونشانی، نوع دیگری از مکانیسم دفاعی اشتباه گرفته می شود. در جایی که سرکوب شامل مسدود کردن ناخودآگاه افکار یا تکانه های ناخواسته است، فرونشانی کاملاً داوطلبانه است. به طور خاص، فرونشانی تلاش عمدی برای فراموش کردن یا عدم فکر کردن به افکار دردناک یا ناخواسته است.

برای اینکه بفهمیم سرکوب چگونه کار می کند، مهم است که نگاه زیگموند فروید به ذهن داشته باشیم. فروید ذهن انسان را بسیار شبیه به کوه یخ می دانست.
بالای کوه یخی که می توانید بالای آب ببینید نشان دهنده ذهن خودآگاه است. بخشی از کوه یخ که در زیر آب غوطه ور است، اما هنوز قابل مشاهده است، پیش آگاهی است. قسمت اعظم کوه یخی که در زیر خط آب قرار دارد ناخودآگاه را نشان می دهد.
فروید معتقد بود این ضمیر ناخودآگاه بود که چنین تأثیر قدرتمندی بر شخصیت داشت و به طور بالقوه می تواند به پریشانی روانی منجر شود.ما ممکن است از آنچه در ضمیر ناخودآگاه نهفته است آگاه نباشیم، اما محتویات آن همچنان می تواند به طرق مختلف بر رفتار تأثیر بگذارد.
همانطور که فروید برای کمک به بیماران برای کشف احساسات ناخودآگاه خود تلاش می کرد، شروع به این باور کرد که مکانیزمی در کار است که به طور فعال افکار غیرقابل قبول را پنهان می کند. این منجر به توسعه مفهوم سرکوب او شد.
سرکوب اولین مکانیسم دفاعی بود که فروید شناسایی کرد و او معتقد بود که مهمترین مکانیسم است. در واقع، کل فرآیند روانکاوی فرویدی بر آگاهی بخشیدن به این احساسات و تمایلات ناخودآگاه متمرکز بود تا بتوان با آنها آگاهانه برخورد کرد.

 

تاثیر سرکوب

 

تحقیقات از این ایده حمایت می‌کند که فراموشی انتخابی یکی از راه‌هایی است که افراد از آگاهی از افکار یا خاطرات ناخواسته جلوگیری می‌کنند. یکی از راه‌هایی که می‌تواند رخ دهد از طریق چیزی است که به عنوان فراموشی ناشی از بازیابی از آن یاد می‌شود.
فراموشی ناشی از بازیابی زمانی اتفاق می افتد که یادآوری خاطرات خاص باعث فراموشی سایر اطلاعات مرتبط می شود. بنابراین فراخوانی مکرر برخی از خاطرات ممکن است باعث شود که خاطرات دیگر کمتر در دسترس قرار گیرند. به عنوان مثال، خاطرات آسیب زا یا ناخواسته ممکن است با بازیابی مکرر خاطرات مثبت تر فراموش شوند.

 

رویاها

 

فروید معتقد بود که رویاها یکی از راه‌های نگاه کردن به ضمیر ناخودآگاه هستند. او با تجزیه و تحلیل محتوای آشکار رویاها، معتقد بود که می‌توانیم درباره محتوای نهفته رویا (یا معانی نمادین و ناخودآگاه) اطلاعات بیشتری کسب کنیم.احساسات سرکوب شده ممکن است در ترس ها، اضطراب ها و خواسته هایی که در این رویاها تجربه می کنیم ظاهر شوند.

 

لغزش های زبان

 

لغزش های فرویدی نمونه دیگری از این است که چگونه افکار و احساسات سرکوب شده می توانند خود را بشناسند. فروید معتقد بود که لغزش های اشتباه زبان می تواند بسیار آشکار باشد، و اغلب نشان می دهد که ما واقعاً در مورد چیزی در سطح ناخودآگاه چه فکر یا احساسی داریم.
در حالی که این احساسات ممکن است سرکوب شوند، اما راهی برای بیرون ریختن مخفیانه در زمانی که ما اصلا انتظارش را نداریم، دارند. صدا زدن شریک عاشقانه خود به نام کسی که با او کار می کنید ممکن است یک اشتباه ساده باشد اما فروید نشان می دهد که ممکن است نشانه ای از سرکوب تمایلات جنسی برای آن همکار باشد.

 

عقده ادیپ

 

در طی مراحل رشد روانی-جنسی فروید، او پیشنهاد کرد که کودکان در مرحله تناسلی از فرآیندی عبور کنند که در ابتدا والدین همجنس خود را رقیب محبت های والدین همجنس خود می دانند. برای حل این تعارض، آنها این احساسات پرخاشگری را سرکوب می کنند و در عوض شروع به همذات پنداری با والدین همجنس خود می کنند.
برای پسران، این احساسات به عنوان عقده ادیپ شناخته می شود، در حالی که برای احساسات مشابه در دختران جوان، عقده الکترا نامیده می شود.

 

فوبیاها

 

فوبیا گاهی اوقات می تواند نمونه ای از این باشد که چگونه یک حافظه سرکوب شده ممکن است همچنان بر رفتار تأثیر بگذارد. به عنوان مثال، یک کودک خردسال در حین بازی در پارک توسط سگ گاز گرفته می شود.
او بعداً دچار فوبیای شدید از سگ ها می شود، اما هیچ خاطره ای از زمان ایجاد این ترس ندارد. او خاطره دردناک تجربه ترسناک با سگ را سرکوب کرده است، بنابراین از اینکه این ترس دقیقاً از کجا آمده است بی اطلاع است.

 

سرکوب و روانکاوی

 

در حالی که سرکوب اصطلاحی است که اغلب در روانشناسی استفاده می شود، مفهومی پربار و بحث برانگیز در نظر گرفته می شود. این مدتها به عنوان یک ایده اصلی در روانکاوی عمل کرده است، با این حال تعدادی از منتقدان وجود داشته اند که اعتبار و حتی وجود سرکوب را زیر سوال برده اند.
روانکاوی همچنین نشان می دهد که سرکوب در تحریف واقعیت یک فرد نقش دارد، که ممکن است منجر به روان رنجوری و اختلال در عملکرد شود. با این حال، برخی تحقیقات نشان می دهد که این تحریف ها ممکن است در برخی شرایط تأثیر مفیدی داشته باشند.
توجه به این نکته نیز ضروری است که حتی اگر سرکوب وجود داشته باشد و چیزهای خاصی از آگاهی پنهان باشد، این بدان معنا نیست که این روند لزوماً به اختلالات روانی کمک می کند.
با این حال، یک بررسی از تحقیق به این نتیجه رسید که تحریف واقعیت به این روش اغلب به بهبود عملکرد روانی و اجتماعی فرد کمک می کند. تحقیقات نشان داده است افرادی که به سبک مقابله سرکوبگرانه معروف هستند، افسردگی کمتری را تجربه می کنند و بهتر با درد کنار می آیند.


در حالی که تصور می‌شد روانکاوی با ظاهر کردن خاطرات سرکوب‌شده به افراد کمک می‌کند، در حال حاضر اعتقاد بر این است که بسیاری از اقدامات درمانی دیگر وجود دارند که به موفقیت هر نوع درمان روان‌شناختی، روانکاوی یا موارد دیگر کمک می‌کنند.

محققانی مانند الیزابت لوفتوس بارها نشان داده‌اند که خاطرات نادرست از رویدادهایی که واقعاً اتفاق نیفتاده‌اند به راحتی شکل می‌گیرند. افراد همچنین در برخی موارد مستعد به هم ریختگی خاطرات هستند. مردم ممکن است کاملاً باور کنند که چنین خاطراتی دقیق هستند، حتی اگر وقایع در واقع آنطور که به یاد می‌آیند رخ نداده‌اند.
خود فروید خاطرنشان کرد که مردم گاهی اوقات بازیابی خاطرات سرکوب شده دوران کودکی را در طول دوره درمان روانکاوی تجربه می کنند. او در کتاب سخنرانی های مقدماتی روانکاویبه این نتیجه رسید که این صحنه های کودکی همیشه درست نیست، در واقع در اکثر موارد درست نیست و در تعداد کمی از آنها کاملاً مخالف حقیقت تاریخی است. 

 

 

بیشتر بخوانید : سرکوب جنسی

 

یکی از مفروضات کلیدی در سنت کلاسیک روانکاوی این بوده است که خاطرات آسیب زا را می توان سرکوب کرد. با این حال، بیشتر تحقیقات نشان داده‌اند که تروما در واقع باعث افزایش حافظه رویداد دردناک می‌شود.
در بسیاری از موارد، تروما در واقع می تواند حافظه یک رویداد را تقویت کند. افراد ممکن است در نتیجه این تجارب آسیب زا دچار اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) شوند که باعث می شود ,وقفه زمانی واضحی از رویدادها تجربه کنند. مردم به جای تجربه سرکوب خاطرات دردناک، مجبور می شوند بارها و بارها آنها را زنده کنند.

این لزوماً به این معنا نیست که خاطرات این رویدادها کاملاً دقیق هستند. تحریف حافظه رایج است، به ویژه به این دلیل که فرآیندهای رمزگذاری، ذخیره سازی و بازیابی مستعد خطا هستند.در حالی که فروید معتقد بود که برداشتن سرکوب کلید بهبودی است، این مورد توسط تحقیقات پشتیبانی نشده است. در عوض، برخی از کارشناسان معتقدند که افشای مطالب سرکوب شده می تواند اولین گام به سوی تغییر باشد.
 

نظرات

captcha Refresh

به این مطلب امتیاز دهید

تعداد کل امتیازات این مطلب 1

آخرین دانلود های رایگان

عضویت در خبرنامه

با عضویت در خبرنامه می توانید از جدیدترین مقالات، اخبار ومطالب سایت با خبر شوید...