ععزت نفس مثبت برای سلامت روان و توانایی ارتباط خوب با دیگران بسیار مهم است. با تقویت عزت نفس فرد ، رضایت در روابط و در نتیجه سلامت عاطفی همه اعضای خانواده افزایش می یابد . 
زمانی  که فرد اهمیت عزت نفس در روابط را و برعکس آن بپذیرد، منطقی است که تلاش آگاهانه ای در جهت ایجاد یا تقویت عزت نفس خود و فرد دیگر داشته باشیم . درکلینیک کامش در مشاوره جنسی پیش از ازدواج بر رعایت عزت نفس در همسر تاکید زیادی می کنیم.

چند پیشنهاد برای افزایش رضایت و ثبات روابط با ایجاد عزت نفس مثبت 

 

1. از انتقاد ، سرزنش و تحقیر خودداری کنید .

بیشتر روابط ناسالم با مقدار زیادی انتقاد و قضاوت همراه است . انتقاد مداوم ، قضاوت و سرزنش منجر به احساس مزمن شرم می شود . در حالی که برخی از جنبه های شرم وجود دارد که سازگار است ، مانند درک اینکه ما در معرض خطا هستیم و گاهی اوقات به کمک احتیاج داریم ، شرم بیش از حد باعث اعتماد به نفس پایین می شود . 
تشخیص شرم از گناه مهم است . هر دو ممکن است ناشی از اشتباه یا کار اشتباهی باشد . گرچه احساس گناه به رفتار خاصی وابسته است و ممکن است منجر به این شود که فرد آن را اصلاح کند ، اما شرمندگی اغلب منجر به احساس عدم کفایت و در نتیجه اعتماد به نفس پایین می شود .

بیشتر بخوانید : عدم اعتماد به نفس

این چگونه به روابط زوجین مربوط می شود؟

به هیچ وجه غیر معمول نیست که زن و شوهرهایی که با هم بحث می کنند عادت به انتقاد از یکدیگر را پیدا کنند . مثلا:
-اگر اینقدر خودخواه نبودی، بیشتر به کارهای خانه کمک می کردی!
 -تو در مورد پول خیلی بی مسئولیت هستی. به همین دلیل که ما برای پرداخت صورتحساب تلاش می کنیم. 
اینها همه حمله به شخصیت شخص مقابل و احساس خود او است . آنها معمولاً احساس شرم و خجالت را ایجاد می کنند و احتمالاً باعث زخمهای دوران کودکی ناشی از انتقادات والدین می شوند . حتی اگر در کوتاه مدت نتیجه از این نوع نظرات خود بگیرید ، ممکن است آسیب جدی به روابط خود وارد کنید . 

 

2. طرف مقابل را همانطور که هست بپذیرید. سعی نکنید آنها را تغییر دهید .

پذیرش شخصیت اصلی فرد دیگر شامل پذیرش صفاتی است که از آنها دوست دارید  و آنهایی را که نمی پذیرید . 
پنج  ویژگی شخصیتی داریم که عبارتند از:
 گشودگی نسبت به تجربیات جدید (در مقابل ترجیح برای آشنا / ایمن) 
وظیفه شناسی (در مقابل بی احتیاطی) 
برونگرایی (در مقابل درونگرایی) 
موافق بودن (در مقابل استدلال) 
و روان رنجوری (در مقابل . ثبات عاطفی)
این صفات در طول زندگی تغییر زیادی نمی کنند ، اگرچه می توان رفتار آنها را با کمی تلاش اصلاح کرد . انتقاد یا قضاوت در مورد رفتار شخص دیگر زیرا به این صفات مربوط می شود بی معنی است و بیشتر از این که به ضرر آن برسد آسیب می رساند .

به عنوان مثال ، در یکی از زوج های درمانی من بحث های مکرر در مورد عدم نظافت و سازماندهی در خانه خود داشتند .  زن خانه منظمی را ترجیح می داد که در آن همه چیز در جای خود باشد . اما مرد کاملاً مخالف بود . او بیشتر راضی بود که هر جا که می خواهد چیزها رها کند و به ظاهر زیبا توجه نکند . بحث های زیادی بر سر این بود که چرا کاغذها و لپ تاپ  را روی میز غذاخوری رها کرده است . زن  به طور کلی تمیز و مرتب بودن خانه خیلی موضوع مهمی برای او بود و این تفاوت برای هر دو خیلی ناراحت کننده بود . به همین دلیل زن او را لوس و بی ملاحظه خطاب می کرد ، و مرد احساس می کرد که  تحت کنترل زن  است . این تعامل باعث احساسات بد هر دو شد. هنگامی که هر دوی آنها پذیرفتند که دیگر نیازی به قضاوت در مورد این مسئله نیست و هیچکدام  درست  یا  غلط  نمی گویند  ، توانستند سازشهای رفتاری ایجاد کنند .

بیشتر بخوانید : اختلال شخصیت خودشیفته

3. از ویژگی هایی که برای یکدیگر ارزش قائلید ، تعریف و تمجید واقعی کنید .

تعریف کردن از استعداد های یک دیگر یکی از راه های ابراز علاقه می باشد . این عمل همچنین تأثیر بسیار مثبتی در عزت نفس دارد ، خصوصاً وقتی تعریف کردن  مربوط به ویژگی های عمومی باشد ، نه موفقیت خاص . 
مثلا من خلاقیت و تخیل تو را دوست دارم. 
احساس مسئولیت تو باعث می شود آرام باشم و همیشه مخالف نباشم .