قربانیان آسیب های مزمن اغلب تمایل زیادی به کنترل محیط اطراف خود دارند.قربانیان می توانند با تشخیص مسائل کنترل ناسازگاری که در پاسخ به تروما ایجاد کرده اند، بهبودی خود را بهبود بخشند
-
قربانیان آسیب های مزمن اغلب تمایل زیادی به کنترل محیط اطراف خود دارند.قربانیان می توانند با تشخیص مسائل کنترل ناسازگاری که در پاسخ به تروما ایجاد کرده اند، بهبودی خود را بهبود بخشند.قربانیان تروما می توانند با بررسی بی طرفانه نیاز خود به کنترل، بخشی از قدرت شخصی خود را پس بگیرند.
تروما یک فاجعه جهانی است که همچنان تأثیرات جهانی دارد. محققان در سالهای اخیر آگاهی خود را از تروما تغییر دادهاند تا شامل واکنشهای احساسی به هر رویداد وحشتناکی شود، معمولاً آنهایی که باعث ایجاد احساس ناتوانی در قربانیان میشوند. اگرچه حوادث حاد آسیب زا می توانند اثرات مخربی داشته باشند، قرار گرفتن در معرض ترومای طولانی مدت و مزمن می تواند ویرانگر باشد. افرادیکه در معرض تروما بوده اند دایم استرس دارند و تاثیر استرس در روابط زناشویی انها دیده می شود در این افراد درمان اضطراب از اولویت ها است .
احساس ناتوانی یکی از تأثیرات اساسی تروما است. به ویژه در آسیبهای مزمن ( مواجهه مداوم با خشونت خانگی، سوء استفاده از هر شکلی، جنگ، فقر و موارد دیگر ) قربانیان معمولاً گزارش میدهند که برای متوقف کردن یا تغییر شرایط خود ناتوان هستند. قربانیان آسیب های مزمن ممکن است توانایی تصمیم گیری در زندگی خود را از دست بدهند.این احساسات عواقب زیادی برای قربانیان دارد و می تواند به طرق مختلف ظاهر شود.
برای قربانیان مواجهه مداوم با تروما، کنترل به یک معیار ایمنی تبدیل می شود. آنها با اعمال کنترل حتی بر کوچکترین جزئیات محیط خود، به طور موثر فضای امنی را ایجاد می کنند که در آن نتایج قابل پیش بینی تر می شود. هنگامی که شخصی بارها و بارها آسیب دیده است، پیش بینی پذیری می تواند نجات دهنده باشد.
شناخت برخی از علائم بارز کنترل که ممکن است در نتیجه قرار گرفتن در معرض ترومای مزمن باشد، در زمان بهبودی ضروری است. تاب آوری نمی تواند بدون درک این واقعیت شکل بگیرد که چگونه ترومای مزمن می تواند پاسخ شما را به تقریباً هر رویداد زندگی تغییر دهد. اینها برخی از ویژگی هایی است که یک فرد ممکن است تجربه کند:
-آنها در موقعیتهای مبهم بسیار ناراحت هستند، اغلب تا حد وحشت.
-آنها مرزهای سفت و سختی را تعیین می کنند.
-آنها ممکن است تمایلی به اشتراک گذاری اطلاعات شخصی نداشته باشند. ترس آنها از استفاده از اطلاعات برای سوء استفاده از آنها معمولاً بر تمایل آنها برای ارتباط با دیگران غالب می شود.
- آنها اغلب از بحث کردن و یا حتی فکر کردن در مورد گذشته خودداری می کنند، زیرا می ترسند که این گذشته تکرار شود یا آنها را تحریک به تجدید تجربه های گذشته کند.
-به نظر می رسد آنها از روابط صمیمی اجتناب می کنند. شناختن آنها اغلب سخت است، که برای آنها محافظی در برابر آسیب دیدن مجدد است.
-آنها در بیشتر موقعیت ها بدترین را باور دارند. اعتماد نابجا ممکن است منجر به تجربیات آسیب زا برای آنها در گذشته شده باشد، بنابراین آنها محتاط هستند که این اشتباه را دوباره تکرار کنند.
-وقتی صحبت از وفاداری به میان میآید، میتوانند بی امان باشند. شما یا طرف آنها هستید یا دشمن. ترس آنها از صدمه دیدن توسط دیگران وقتی بزرگتر می شود که کسی آنها را ناامید می کند، حتی به روش های به ظاهر جزئی، و زمانی که احساس می کنند نمی توان به دیگران برای محافظت از آنها اعتماد کرد، می تواند یک معامله شکن در روابط باشد.
-آنها ممکن است انتظارات غیر واقعی داشته باشند. به دلیل نیاز ذاتی به قابل پیش بینی بودن هر موقعیتی، ممکن است به نظر برسد که از روابط و خود خواستار کمال هستند.
-آنها از ریسک کردن خودداری می کنند. قربانیان ترومای مزمن ممکن است بخواهند هر چند ممکن است از خطر درک شده اجتناب کنند، بنابراین اغلب از انجام هر گونه رفتار مخاطره آمیز، که می تواند شامل حرکت های مالی پرخطر، تغییرات نامطمئن شغلی، یا حتی فعالیت های تفریحی بالقوه خطرناک باشد، خودداری می کنند.
-آنها از رها شدن می ترسند. از آنجایی که در گذشته نمیتوانستند به مردم اعتماد کنند و بهطور معمول مورد سوء استفاده قرار میگرفتند، قربانیان ترومای مزمن اغلب این تجربیات را به هر رابطهای در آینده تعمیم میدهند. حتی در مواجهه با شواهد مخالف، واکنش های ترس آنها ممکن است آنها را وادار کند که پتانسیل رها شدن را در تمام روابط خود ببینند.
بیشتر بخوانید : سرکوب به عنوان یک مکانیسم دفاعی
آسیب های زیادی در زمینه روابط رخ می دهد، و بنابراین بهبودی اغلب باید از طریق تعامل سالم با دیگران اتفاق بیفتد. متأسفانه برای قربانیان ترومای مزمن، آنها می توانند بدترین دشمن خود در برقراری و حفظ روابط سالم باشند. از آنجایی که ایجاد راههای خاصی برای تعامل با دیگران در طول آسیبهای روحی محافظتکننده بود، آنها اغلب به همین اقدامات وابسته هستند، حتی زمانی که دیگر مورد نیاز نیستند.
قربانیان تروما می توانند با بررسی بی طرفانه نیاز خود به کنترل و یادگیری تشخیص اینکه آیا این یک مسئله بالقوه برای آنهاست، بخشی از قدرت شخصی خود را پس بگیرند. به همان اندازه که به رسمیت شناختن الگوهای رفتاری ناسالم چالش برانگیز است، برای قربانیان تروما ضروری است که بتوانند تجربیات گذشته را از حال و آینده جدا کنند، همراه با رفتارهایی که در پاسخ به حوادث آسیب زا شکل گرفته است.
قربانیان تروما با شناخت رفتارهای ناسالم و شناسایی هدفی که زمانی انجام میدادند، میتوانند تشخیص دهند که این رفتارها چه زمانی دیگر کمکی نمیکنند و ممکن است واقعاً به آنها آسیب برساند. اگرچه تأثیرات تروما هرگز به طور کامل از بین نمی رود، قربانیان می توانند از طریق خودتوانمندسازی و راهبردهای یادگیری برای محافظت از حال و آینده خود بهبود یابند.
تمامی حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به سایت سلامت جنسی کامش می باشد.